داستان عقرب

ساخت وبلاگ
روزی مردی عقربی را دید که درون اب دست وپا می زند.او تصمیم گرفت

عقرب را نجات دهد.اما عقرب انگشت او را نیش زد.مرد بازهم سعی کرد تا

عقرب را از اب بیرون بیاورد. اما عقرب باردیگر او را نیش زد.

رهگذری او را دید و پرسید/برای چه عقربی را که نیش می زند نجات

می دهی/.

مردپاسخ داد.این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من

این است که عشق بورزم. چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل

که عقرب طبیعتا نیش می زند.

///.... عشق ورزی را متوقف نساز . لطف و مهربانی خود را دریغ نکن.

حتی اگر دیگران تو را بیازارند ....///

از.. ایبوک مجیک نسخه شهریورماه .

+نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۷/۱۰ساعت 9:39  توسط عين الله عادلزاده  | 
دو رکعت...
ما را در سایت دو رکعت دنبال می کنید

برچسب : داستان,عقرب, نویسنده : ghalaneshin بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:24